واکاوی مفهومی و رویکردهای نظری دانش احزاب سیاسی فراز و فرودهای فراوانی را پیمود و همزمان با تحولات تاریخی احزاب سیاسی در غرب برداشت های نظری نسبت بدان نیز دگرگون شد. حزب سیاسی از نگاههای گوناگون بررسی شده و ردی پای بسیاری از مکاتب و نظریه های علم سیاست را در مطالعات احزاب سیاسی می توان دید. پیروان مکاتب و نظریه های مختلف هریک متناسب با رویکرد خود حزب سیاسی را بررسی کرده اند. از دیدگاه ساختار گرایان سازمان حزبی و برای کارکردگرایان کارویژه ها در درجه نخست اهمیت قرار دارد. نگاه جامعه شناختی رابطه حزب با لایه های اجتماعی را برجسته می کند و خلاصه هر یک از مکاتب دانش احزاب را گامی به جلو رانده است. در این آغازین بخش نوشتار پس از واکاوی مفهوم حزب سیاسی رویکردهای گوناگون در مطالعات احزاب سیاسی را مرور می کنیم حزب سياسى به چه معناست؟: واکاوی مفهوم« حزب سیاسی» تعريف مفاهيم در علوماجتماعى كار بس دشوارى است؛ چرا كه واژگانی یکسان گاه معانى گوناگونی را برمىتابند و كار را بر پژوهشگر دشوار مىسازند. تعريف دقيق واژهها بهويژه در مطالعات تطبيقى اهميّتى دوچندان دارد. واژههاى مشتركى كه در جوامع گوناگون بکار می روند پژوهشگر را در بررسیهاش به اشتباه مىاندازند. واژههايى چون دولت، مشروعيت، حزب و مانند آنكه در بسترهاى فكرى و فرهنگى متفاوت کار برد دارند، به رغم اشتراك لفظى از واقعيتهايى بهغايت گوناگون حکایت می کنند. اين امر موجب شد برخى از متخصصان مطالعات تطبيقى از «بحران مفاهيم» در علوم انسانی سخن بگويند؛ چرا كه اين مفاهيم با گذر از مرزهايى فرهنگى و اجتماعى معانى جديدى به خود می گیرند. برتراند بديع و گى هرمه ازجمله محققانی اند که آشنايى با زبانهاى بومى را در مطالعات مقایسه ای براى فهم گفتمان غالب در هر جامعهاى ضرور ی می دانند. به باور آنها واژههاى برگردانده شده از زبان لاتين مىتوانند غلطانداز بوده و پژوهشگر را گمراه سازند. حزب سياسى قطعا يكى از مفاهيم بسيار رايج و در عين حال پر رمز ورازی است كه در جوامع گوناگون بر سرزبانها می باشد. كمتر فرهنگ نامه ای است كه واژه معادل حزب سياسى را در خود جاى نداده باشد و كمتر جامعهاى است كه عارى از تشكّلى باشد كه خود را «حزب سياسى» ناميده باشد. در فرهنگ و ادبيات فارسى نيز حزب سياسى واژهاى ديرينه و كهن مىباشد و ساليانى است كه وارد ادبيات سياسى ما شده است. كم نيستند تشكلهايى كه در برشهای گوناگون از تاريخ سياسى كشورمان مدعى نام حزب سياسى بودند. حزب سياسى در ميان محققان و نويسندگان همواره مورد بحث و مناقشه بود. برخى حزب را پديدهاى ريشهدار در تمدن اسلامى و ايرانى مىدانند و آن را از ضروريات هر جامعهاى مىشمارند. پارهاى ديگر از محققان و فعالين سياسى، حزب را پديدهاى وارداتى و برخاسته از فرهنگ و تمدن غربى دانسته و آن را بيگانه با بایسته های فرهنگ ايرانى و اسلامى مىشمارند. به هر روى، اين پرسش به صورت جدى خودنمايى مىكند كه حزب سياسى به چه معناست؟ چگونه است كه اين واژه در ادبيات سياسى غرب برگردان واژه گفتوگو و رقابت مسالمتآميز است، در حالى كه در بسيارى از جوامع نامش با خشونت همراه است؟ چگونه ممكن است اختلاف برداشت درباره واژهاى تا بدانجا كشيده شود كه برخى آن را ريشهدار در فرهنگ جامعه و برخى ديگر كاملاً بيگانه و وارداتى بدانند؟ بررسیها نشان میدهد که هر يك از مدعیان از پديدهاى سخن مىگويند كه تنها در لفظ مشتركند و نه در معنا. براى نشان دادن اين امر درنگی بر مفهوم حزب گریز ناپذیر است برداشتى عام و كهن از حزب سياسى:مفهوم لغوى بررسى مفهوم حزب را نخست با مرورى بر ادبيات اسلامى و ايرانى آغاز مىكنيم. مفهوم حزب در فرهنگ و ادبيات اسلامى و ايرانى معادل كلمه حزب از قرنها پيش در فرهنگ لغتهای جوامع مختلف ديده مىشود. قدمت اين واژه را مىتوان با واژهاى چون «جامعه» مقايسه کرد. در فرهنگ و ادبيات فارسى و عربى كلمه حزب به معناى «جماعتى از مردم، سلاح، پيروان و هممسلكان شخص، بهره و قسمت، يك قسمت از شصت قسمت قرآن» آمده است. راغب اصفهانى در فقهاللغه در معناى كلمه حزب آورده است: «الحزب جماعة فيها غلظ». حزب، گروه و جماعتى هستند كه با شور و حماسه از آرمانهاى مشترك خود دفاع مىنمايند. برخى ديگر آوردهاند كه: «حزب تجمع گروهى است كه بر انديشه و هدف واحدى توافق داشته باشند و از آن باهميّت دفاع نمايند». ( مصطفوی،بیتا، 222) در كتاب لغت لاروس عربى براى كلمه حزب چهار معناى مختلف بيان شده است كه عبارتند از: 1. تجمع مردم در يك محل خاص 2. تجمع مردم براى حمايت از كسى (غالبا با لام جاره مىآيد) 3. تجمع مردم براى مقابله با فرد يا گروهى (كه اغلب با حرف جّرِ على بهكار مىرود) 4. گروه گروه شدن مردم. كلمه «حزب» را كه از زبان عربى وام گرفتهايم در قرآن مجيد بارها بهكار رفته است. در قرآن مجيد «حزب» به معناى گروهى كه مىتوانند براى هدف الهى تجمع نمايند (فان حزباللّه هم الغالبون) و يا براى اهداف ضدالهى تجمع نمايند (ولمّا رأى المؤمنون الاحزاب...) بكار رفته و بخشهاى مختلف سورههاى قرآنكريم نيز حزب ناميده مىشود. فزون براين، در قرآن كريم به كرّات از «حزباللّه» ( مائده، آیات 22 و 23) و «حزبالشيطان» ( سوره فاطر، آیه 6) سخن بهميان آمده است و اعضاى حزب خدا به سعادت و نيكفرجامى و اعضاى حزب شيطان بهسرانجامى بد و تاريك وعده داده شدهاند. گفتنی است که در قرآن كريم به هر گروهى حزباللّه و حزبالشيطان گفته نمىشود. خداوند متعال آنجا سخن از اين دو حزب به ميان مىآورد كه گونه ای از هماوری و مبارزه در كار است. اعضاى حزب شيطان كسانى هستند كه براى رويارويى با ياران پيامبرگرامى اسلام بسيج شدهاند و اعضاى حزب خدا كسانى هستند كه بر محور پيامبر اسلام اجتماع كرده و در حال نبرد با كفار و مشركين مىباشند. به طور خلاصه، مىتوان گفت حزب در معناى كهن و لغوى بیانگر دستهبندى و تجمع كسانى استكه آرمانها و يا منافعمشتركى دارند و با كسانى كه اين آرمانها و يا منافع را به خطر مىاندازند در حال مبارزه مىباشند.